1 - لقمان عليهالسلام از كسانى بود كه عمر طولانى كرد، عمرش را از دويست تا 560 سال و از هزار تا 3500 سال نوشتهاند.
سلسله نسب او را چنين نوشتهاند: لقمان بن عنقى بن مزيد بن صارون، و لقبش ابوالاسود بود، بعضى او را پسر خاله، يا خواهرزاده حضرت ايوب عليهالسلام مىدانند كه سلسله نسبش به ناحور بن تارَخ (برادر ابراهيم خليل) مىرسد.
3 - او از اهالى نوبه واقع در سرزمين آفريقا بود، از اين رو سياه چهره و داراى لبهاى ستبر و درشت بود، و قدمهاى گشاد و بلند داشت.
4 - او مدتى چوپان و برده قين بن حسر (از ثروتمندان بنى اسرائيل) بود سپس بر اثر بروز حكمت از او، اربابش او را آزاد ساخت.
محدث و مورخ معروف، مسعودى مىنویسد: لقمان از اهالى نَوبه (واقع در آفریقا) بود ارباب او قین بن حسر نام داشت، لقمان در دهمین سال حکومت حضرت داوود علیهالسلام به دنیا آمد، عبد صالح بود، خداوند نعمت حکمت را به او عطا کرد، او در نقاط مختلف زمین، عمر طولانى کرد، همواره حکمت و وارستگى از او آشکار مىشد و تا عصر حضرت یونس علیهالسلام زندگى کرد.
5 - در حدیثى آمده لقمان به پسرش گفت:
یا بُنَىّ خدَّمتُ اَربَعَمَأَةِ نَبىّ، و اَخَذتُ مِن کلامِهِم اَربعَ کَلِمات، و هى: اذا کَنتَ فِى الصَّلواةِ فاحفَظ قَلبَکَ، و اِذا کُنتَ عَلَى المائدَةِ فَاحفَظ حَلقَکَ، وَ اذا کُنتَ فِى بَیتِ الغَیرِ فَاحفَظ عَینَک، وَ اِذا کُنتَ بَینَ الخَلقِ فَاحفَظ لِسانَک؛
اى پسر جان! من چهارصد پیامبر را خدمت کردم، و از گفتار آنها چهار سخن برگزیدم:
1 - هنگامى که در نماز هستى حضور قلبت را حفظ کن. 2 - هنگامى که بر کنار سفره نشستى، گلویت را (از مال حرام) حفظ کن. 3 - هنگامى که به خانه دیگرى رفتى، چشم خود را (از نگاه حرام) حفظ کن. 4 - و هنگامى که بین انسانها رفتى، زبانت را حفظ کن.
بر اساس این حدیث، لقمان علیهالسلام علاوه بر این که عمر طولانى کرده، همواره با پیامبران محشور بوده، به طورى که با چهارصد پیامبر ملاقات نموده و از گفتار معنوى آنها بهره جسته است.
6 - به نظر مىرسد که لقمان علیهالسلام بیشتر عمرش را در خاورمیانه، به خصوص در فلسطین و بیت المقدس گذرانده است. و نقل شده که قبرش در ایله یکى از بندرهاى فلسطین است. او عمرى را با حکمت نظرى و عملى و معرفت در سطح بالا گذراند، و همواره نام نورانیش در پیشانى تاریخ حکماى وارسته جهان مىدرخشد.
از گفتنىها این که: او فرزندان بسیار داشت، آنها را به گرد خود جمع مىکرد و به نصیحت آنها مىپرداخت، به گفته بعضى گرچه او با جمله یا بُنَىَّ؛ اى پسرک من نصیحت خود را آغاز مىکرد، ولى، خطاب او به همه پسران و فرزندانش بود، و با این خطاب (که خطاب به پسر بزرگ بود) به شیوه سخنرانان توانا، همه فرزندانش را به خود جلب نموده و مورد پند و اندرز قرار مىداد.
در قرآن تنها بخش کوچکى از نصایح لقمان علیهالسلام امده، و گرنه او نصایح بسیار دارد که گردآورى همه آنها، کتاب قطورى را تشکیل خواهد داد.